اعصاب و روانمهارت‌های ذهنی

تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه، از ضمیر  پنهان تا “خود” آشکار

فهرست محتوا نمایش

تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه در این است که ضمیر خودآگاه هر چیزی است که ما در حال حاضر از آن آگاه هستیم و می‌تواند شامل افکار، احساسات یا خاطرات حال حاضر ما باشد. در صورتی که ناخودآگاه هر چیزی است که ما در حال حاضر از آن آگاه نیستیم و این می‌تواند شامل تجربیات روانی و فیزیکی در گذشته باشد.

در این مقاله به طور کامل به بررسی تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه می‌پردازیم، با ما همراه باشید:

نظریه زیگموند فروید در مورد تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه

ذهن از سه لایه تشکیل شده که تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه را می‌توان در آن به |راحتی دید|سیوطب

زیگموند فروید از تشبیه کوه یخ در دریا برای تعریف ذهن خودآگاه و ناخودآگاه استفاده می‌کند. او نقل کرده است که «ذهن مانند کوه یخ است که تنها یک‌هفتم حجم آن در بالای آب شناور می‌شود». نظریه او این بود که ذهن دارای سه بخش است: خودآگاه (بالای آب)، پیش‌آگاه یا نیمه خودآگاه (درست زیر خط آب) و ناخودآگاه (زیر آب).

برای درک مفاهیم و نکات نظریه فروید، لازم است ابتدا درک کنیم که طبق نظر او هر بخش از این سه لایه در ذهن چه می‌کنند. این موضوعات شامل نحوه عملکرد فردی و تعامل این سه لایه برای کمک به تجربه انسانی است.

بیشتر بخوانید: افزایش قدرت یادگیری مغز با ۱۷ روش آسان، موثر برای همه افراد

سه سطح آگاهی از نظر فروید که تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه را بیان می‌کند

با توجه به نظریه فروید آگاهی دارای سه سطح زیر می‌شود که در شکل دادن رفتار و افکار انسان‌ها نقش دارند:

1.   ضمیر خودآگاه

ذهن خودآگاه شامل تمام افکار، خاطرات، احساسات و آرزوهایی است که ما در هرلحظه از آن‌ها آگاه هستیم. این موارد جنبه‌ای از پردازش ذهنی ما است که می‌توانیم به صورت منطقی درباره آن‌ها فکر و صحبت کنیم. همچنین ضمیر خودآگاه شامل حافظه ما نیز می‌شود که همیشه بخشی از آگاهی نیست؛ اما می‎توان آن را به راحتی بازیابی کرده و به آگاهی رساند.

2.   ضمیر نیمه آگاه یا پیش‌آگاه

پیش‌آگاهی شامل هر چیزی است که به طور بالقوه می‌تواند به ذهن خودآگاه وارد شود.

3.   ضمیر ناخودآگاه

ذهن ناخودآگاه مخزن احساسات، افکار، تمایلات و خاطراتی است که خارج از آگاهی خودآگاه ما قرار دارند. بیشتر محتویات ناخودآگاه غیرقابل قبول یا ناخوشایند هستند، مانند احساس درد، اضطراب یا درگیری.

بیشتر بخوانید: افزایش قدرت تخیل با ۱۵ راهکار آسان و کاربردی

بررسی سه سطح ذهنی فروید از نظر ساموئل مک لئود

ساموئل مک لئود می‌گوید: فروید ضمیر خودآگاه را متشکل از تمام فرآیندهای ذهنی توصیف کرده که ما از آن‌ها آگاه هستیم و به عنوان نوک کوه یخ دیده می‌شود. به عنوان مثال، ما می‌توانیم از احساس تشنگی آگاه شویم و تصمیم بگیریم که یک نوشیدنی بنوشیم.

پیش آگاه شامل افکار و احساساتی است که فرد در حال حاضر از آن‌ها آگاه نیست، اما به راحتی می‌تواند آن‌ها را به هوش آورد. این افکار درست زیر سطح آگاهی، قبل از ضمیر ناخودآگاه وجود دارند. پیش‌آگاهی مانند یک اتاق انتظار ذهنی است. افکار تا زمانی که موفق شوند چشم هشیار را به خود جلب کنند در این اتاق باقی می‌مانند.

اغلب ذهن پیش آگاه (ضمیر نیمه خودآگاه) را با عنوان حافظه در دسترس نیز می‌شناسند. به عنوان مثال شما در حال حاضر به شماره تلفن همراه خود فکر نمی‌کنید، اما می‌توانید به راحتی آن را به خاطر بیاورید.

احتمال دارد که تجارب عاطفی خفیف در پیش‌هشیار باشند؛ اما گاهی اوقات احساسات منفی آسیب‌زا و قدرتمند سرکوب می‌شوند و از این رو در پیش خودآگاه در دسترس نیستند.

به گفته فروید، ضمیر ناخودآگاه منبع اولیه رفتار انسان است؛ مانند کوه یخ، مهم‌ترین بخش ذهن، بخشی است که نمی‌توانید ببینید. احساسات، انگیزه‌ها و تصمیمات ما در واقع به شدت تحت تاثیر تجربیات گذشته ما قرار دارند و در ناخودآگاه ذخیره می‌شوند.

نتیجه‌گیری مک لئود در مورد تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه

توضیح مک لئود روشن می‌کند که ضمیر ناخودآگاه نه‌تنها حاوی افکار منفی از تجربیات گذشته است، بلکه عمیق‌ترین خواسته‌ها را نیز در برمی‌گیرد.

بیشتر بخوانید : تقویت اراده با معرفی ۹ روش ساده و قابل انجام برای ایجاد انگیزه

نمونه‌ای از ضمیر ناخودآگاه

نمونه‌هایی از ضمیر ناخودآگاه ما شامل ترس‌ها، باورها، خواسته‌ها و خاطراتی است که امکان دارد از آن‌ها بی‌خبر باشیم؛ اما بعضی از این موارد با روش‌های مختلف درمانی قابل‌دسترس قرار می‌گیرند.

اهمیت ضمیر ناخودآگاه از نظر بریان تریسی

بیایید ابتدا یک لحظه به این واقعیت توجه کنیم که ضمیر ناخودآگاه مانند یک بانک حافظه بزرگ است. ظرفیت آن تقریبا نامحدود بوده و هر چیزی که اتفاق می‌افتد را به طور دائم ذخیره می‌کند تا زمانی که فرد واکنش نشان دهد.

با توجه به این ویژگی ضمیر ناخودآگاه، افراد مسن می‌توانند با کمک هیپنوتیزم با وضوح کامل خاطرات سال قبل خود را به یاد بیاورند. حافظه ناخودآگاه تقریبا کامل بوده و این یادآوری آگاهانه افراد بوده که مشکوک است.

وظیفه ضمیر ناخودآگاه ذخیره و بازیابی اطلاعات است. این لایه از ذهن وظیفه دارد که اطمینان حاصل کند که افراد دقیقا همان‌طور که برنامه‌ریزی شده‌اند پاسخ دهند. به بیان دیگر ضمیر ناخودآگاه هر چیزی را که می‌گویید و انجام می‌دهید با یک الگوی سازگار می‌سازد.

بیشتر بخوانید: راه های مقابله با بی خوابی، روش خواب سریع

چگونه می‌توان از ذهن خودآگاه و ناخودآگاه خود با هم استفاده کرد؟

تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه می‌تواند باعث همکاری آن‌ها و خلق الهامات جدید باشد|سیوطب

اغلب اوقات ذهن ممکن است بین باورهای خودآگاه و ناخودآگاه درگیر شود؛ مانند حیوانات، بسیاری از عوامل تصمیم‌گیری ما در پایین‌ترین سطح ذهنمان قرار دارند. یک حیوان تصمیم نمی‌گیرد که پرواز یا شکار کند، بخوابد یا بجنگد. این فرآیندها در بسیاری از انتخاب‌های ما انسان‌ها نیز وجود دارند.

به این صورت که ما نیز در مواردی تنها از دستورالعمل‌هایی پیروی می‌کنیم که از قسمت‌های ناخودآگاه مغزمان می‌آیند. این دستورالعمل‌ها گاهی به نفع و گاهی به ضرر ما هستند مانند ترس‌ها، انگیزه‌ها، عشق و الهام که ما را هدایت می‌کنند.

در مورد الهام‌ها باید گفت که اغلب از ذهن ناخودآگاه ما جریان پیدا می‌کنند. افراد زمانی پیشرفت‌های خلاقانه را تجربه می‌کنند که در آرامش هستند و سعی می‌کنند به بخش‌های عمیق مغز خود دسترسی پیدا کنند. دسترسی و ایجاد یک جریان ارتباطی بین ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه را می‌توان با آموزش باز کرد.

بسیاری از مردم فقط ذهن خودآگاه را می‌بینند و از مزایای اتصال آن به ناخودآگاه آگاه نیستند. این افراد معتقدند که برای دستیابی به موفقیت‌ها و کارهای بیشتر باید ذهن خودآگاه را پر کرد. در صورتی که این افراد از تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه، فوایدی که ارتباط بین این دو لایه ذهنی ایجاد می‌کند و تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه با خبر نیستند.

بیشتر بخوانید : راه حل های آسان برای از بین بردن ضعف بدن

تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه در قدرت آن‌ها است

چه بیدار باشید و چه خواب، ضمیر ناخودآگاه همه‌چیز را ضبط و ذخیره می‌کند. به لطف خاطرات، احساسات و خواسته‌های ذخیره‌شده، ذهن ناخودآگاه نقش بزرگی در ایجاد رویاها دارد. پس می‌توان گفت که یکی دیگر از تفاوت‌های لایه‌های ذهن، در خوابیدن و خواب دیدن است.

وقتی افراد می‌خوابند، این ذهن آگاه آن‌ها است که می‌خوابد. در حالی که ضمیر ناخودآگاه هرگز نمی‌خوابد و وظیفه کنترل کردن بدن، تنفس، عملکرد اندام‌ها، رشد سلول‌ها و در کل همه‌چیز را بر عهده دارد.

همچنین تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه در تولید رویا نیز می‌تواند باشد. ضمیر ناخودآگاه مسئول رویا دیدن افراد بوده و این کار را با ایجاد ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و تصاویر ذهنی ایجاد می‌کند. از آنجایی که ضمیر ناخودآگاه ما به شکل نمادها، استعاره‌ها و اشکال بصری فکر می‌کند، رویاها نیز تمایل دارند که به این شکل نمایش داده شوند. به همین دلیل است که بیشتر رویاها غیرمستقیم و درک آن‌ها دشوار است؛ اما اغلب با تجربیات و رویدادهای زندگی روزمره ما مرتبط هستند.

از تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه می‌توان اعتقاد به خوب بودن یک مسئله و انجام ندادن آن به دلیل عزم راسخ را نام برد. شرایطی را در نظر بگیرید که فرد می‌داند باید یک عادت مضر را ترک کند (این ضمیر خودآگاه است)؛ اما ناخودآگاه آن را مجبور می‌کند که آن را بعدا انجام دهد یا فرد را منصرف می‌کند.

در مواردی ضمیر ناخودآگاه می‌تواند تلاش افراد را برای رسیدن به موضوعاتی آگاهانه خراب کند. توجه داشته باشید که هرچه بیشتر از باورهای ناخودآگاه خود، آگاه باشید، بهتر به آن‌ها دسترسی خواهید داشت.

بیشتر بخوانید : راهکار فوری برای خواب آلودگی در محل کار | علت آن

هیپنوتیزم و ضمیر ناخودآگاه

برای درمان مشکلات روانی و درک تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه هیپنوتیزم راهکار خوبی است|سیوطب

هیپنوتیزم درمانی به ضمیر ناخودآگاه نفوذ می‌کند و اغلب برای آشکار کردن آسیب‌های عمیق دوران کودکی یا رویدادهای گذشته که احساسات منفی را به جا گذاشته‌اند استفاده می‌شود. باید گفت که هیپنوتیزم یکی از روش‌های درمان اعصاب و روان است.

از آنجایی که ضمیر ناخودآگاه مانند یک هارد دیسک بیولوژیکی در نظر گرفته می‌شود پس افراد می‌توانند ریشه مشکلات روانی، رفتاری و اخلاقی خود را در آنجا پیدا کنند. در بعضی موارد به ذهن ناخودآگاه پایگاه داده‌های ضبط‌شده نیز می‌گویند.

بیشتر بخوانید: مقابله با بی انگیزگی، چگونه با بی انگیزگی خود مقابله کنیم؟

استفاده تصادفی از ضمیر ناخودآگاه (لغزش فرویدی)

یکی از راه‌های درک نحوه عملکرد و تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه این است که به چیزی که به آن لغزش زبان می‌گویند، توجه کنیم. بسیاری از ما چیزی را تجربه کرده‌ایم که معمولا از آن به عنوان لغزش فرویدی یاد می‌شود. اعتقاد بر این است که این لغزش افکار یا احساسات زیربنایی ناخودآگاه را آشکار می‌کند.

فروید معتقد بود در حالی که ضمیر ناخودآگاه تا حد زیادی غیرقابل دسترسی است، امکان دارد که محتویات آن گاهی اوقات به طور غیرمنتظره‌ای مانند رویا یا لغزش‌های زبان در دسترس قرار بگیرند.

به عنوان مثال می‌توان از مردی که به صورت تصادفی از نام همسر سابق خود هنگام اشاره به همسر فعلی‌اش استفاده می‌کند نام برد. بسیاری از مردم از این کار به عنوان یک اشتباه ساده نام می‌برند؛ اما فروید معتقد بود که این لغزش نشان‌دهنده نفوذ ناگهانی ضمیر ناخودآگاه به ذهن خودآگاه است که اغلب به دلیل احساسات حل‌نشده یا سرکوب‌شده ایجاد می‌شود.

بیشتر بخوانید : روش های مطالعه، عادت ها و مهارت های مطالعه کردن

دسترسی به ذهن ناخودآگاه

به گفته فروید افکار و احساسات خارج از آگاهی ما همچنان بر رفتارهای ما تاثیر می‌گذارند، حتی اگر ما از این تاثیرات اساسی (ناخودآگاه) آگاه نباشیم.

ناخودآگاه می‌تواند شامل احساسات سرکوب‌شده، خاطرات پنهان، عادت‌ها، افکار، خواسته‌ها و واکنش‌های مختلفی باشد. خاطرات و احساساتی که بیش از حد دردناک، شرم‌آور یا ناراحت‌کننده هستند و نمی‌توان آگاهانه با آن‌ها روبرو شد، در مخزن عظیمی که ضمیر ناخودآگاه را می‌سازد ذخیره می‌شوند.

فروید برای شناسایی ریشه‌های یک پریشانی روانی، از تکنیک‌هایی مانند تحلیل رویا و تداعی آزاد (به اشتراک گذاشتن افکار به ظاهر تصادفی) استفاده کرد تا احساسات واقعی را آشکار کند.

بیشتر بخوانید: راهکارهایی که باعث افزایش تمرکز میشوند

تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه و شناخت بیشتر این دو لایه ذهنی

فردی در حال مدیتیشن برای دستیابی به آرامش و ذهن ناخودآگاه خود|سیوطب

برای شناخت لایه‌های ذهن خود (ضمیر خودآگاه، نیمه خودآگاه و ناخودآگاه) موارد زیر را مطالعه کنید:

1.   ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه از هم جدا هستند، اما می‌توانند با هم همکاری کنند

این بدان معناست که اگر ذهن خودآگاه خود را تغییر دهیم، برنامه ناخودآگاه به طور خودکار تغییر نخواهد کرد. باید توجه داشت که ذهن خودآگاه متفاوت از ناخودآگاه یاد می‌گیرد.

ذهن خودآگاه، درست در پشت پیشانی، ما را به عنوان فردی منحصربه‌فرد نشان می‌دهد. در حالی که ضمیر ناخودآگاه تمام آن چیزهایی است که ما در کل عمر خود تجربه یا احساس کرده‌ایم. پس با این اوصاف می‌توان گفت که تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه مانعی برای همکاری آن‌ها با هم نیست، بلکه آن‌ها همدیگر را کامل می‌کنند.

2.   ذهن خودآگاه خلاق است

این چیزی است که ما را از بقیه حیوانات متمایز می‌کند. ذهن خودآگاه در تکامل انسان‌ها نقش بسیار مهمی داشته است. در حالی که سایر اشکال زندگی فقط در محتوای پاسخ محرک ورودی/خروجی واکنش نشان می‌دهند، ما می‌توانیم یک محرک دریافت کنیم و هر بار پاسخ را تغییر دهیم. وقتی حیوانی محرکی دریافت می‌کند، تمایل دارد همان رفتار را تکرار کند.

به این نکته توجه داشته باشید که بیشتر پاسخ‌های ما به واکنش‌های اطرافمان از روی ضمیر ناخودآگاه ما است مانند ترس از صداهای بلند، پناه گرفتن هنگام زلزله و… . افراد زمانی می‌توانند به واکنش‌ها پاسخ جدید بدهند که با تکرار آن را ملکه ذهن خود کنند.

3.   آرزوهای ما در زندگی از ضمیر خودآگاه سرچشمه می‌گیرند

از آنجایی که ذهن خودآگاه خلاق است، پس می‌تواند تمام خواسته‌ها، آرزوهای شخصی، آنچه واقعا در زندگی می‌خواهیم انجام دهیم را کنترل کند. ذهن خودآگاه ما می‌تواند به راحتی با دیدن افراد در حال انجام کارهای مختلف، تماشای فیلم، خواندن کتاب، آشپزی یا راه رفتن یاد بگیرد.

4.   ضمیر ناخودآگاه مانند یک عادت ذهنی است

وقتی محرکی دریافت می‌کنید و عادتی در ضمیر ناخودآگاه مربوط به آن محرک وجود داشته باشد، به طور خودکار آن رفتار مرتبط با آن محرک را انجام می‌دهید. عادت همین است و تنها چیزی که لازم دارد یک محرک است تا رفتار خود را نشان دهد.

5.   وقتی ضمیر خودآگاه شما در تفکر گم می‌شود، ضمیر ناخودآگاه به طور خودکار رفتار شما را تعیین می‌کند

انجام کارهای تکراری و پاسخ به محرک‌ها وظیفه ضمیر ناخودآگاه است. به همین دلیل وقتی برای رسیدن به خانه دوچرخه‌سواری می‌کنید، لازم نیست که به طور پی‌درپی مسیر خانه را در ذهن خود مرور کنید. این وظیفه ذهن ناخودآگاه است که شما را به خانه برساند، حتی اگر وسط راه جایی توقف کرده باشید.

6.   ذهن خودآگاه به راحتی تغییر می‌کند، در حالی که ضمیر ناخودآگاه سرسخت‌تر است

افکار در ذهن خودآگاه می‌آیند، می‌روند و مدام تغییر می‌کنند. در حالی که ضمیر ناخودآگاه کمی بیشتر از این نیاز دارد تا در مورد تغییری که اخیرا پیشنهاد داده‌اید متقاعد شود. در مواردی تکرار همیشگی یک موضوع جدید می‌تواند باعث تغییر ضمیر ناخودآگاه شود.

در صورتی که ضمیر ناخودآگاه به همان سرعتی که ذهن خودآگاه تغییر می‌کند، تغییرپذیر باشد، آنگاه مجبور می‌شوید که هرروز راه رفتن را یاد بگیرید.

7.   تغییر پاسخ‌های ناخودآگاه تنها با تکرار، تکرار و تکرار امکان‌پذیر هستند

برای ایجاد تغییر در ذهن ناخودآگاه باید آن چیزی که می‌خواهیم به صورت آگاهانه و مرتب تکرار کنیم. این کار به جایگزین کردن افکار جدید به جای افکار قدیمی کمک می‌کند. توجه داشته باشید که برای تغییر ذهن ناخودآگاه، مهارت‌های ذهنی و صبر نیاز است.

برنامه‌ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه یک فرآیند طولانی است، زیرا به یاد داشته باشید که تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه در موجودیت جداگانه آن‌ها است. شرایطی را در نظر بگیرید که متوجه می‌شوید که اشتباهی انجام داده‌اید و آن را تغییر می‌دهید. این قسمت اول ماجرا است، قسمت دوم تکرار آن است.

آگاهی یا درک جدید به طور خودکار برنامه‌های ضمیر ناخودآگاه را تغییر نمی‌دهد. شما باید رفتار جدید را همیشه به عنوان یک تمرین تکرار کنید و درنهایت نتیجه خواهد داد.

8.   دسترسی به ذهن و ضمیر ناخودآگاه

هوشیار بودن راهی در زندگی است که در آن می‌توانیم ذهن خودآگاه خود را در لحظه حال نگه‌داریم و اجازه ندهیم سرگردان شود. اگر ذهن خودآگاه در زمان حال باشد، می‌توان آن را اداره کرد. در این حالت طبیعتا فضای کمتری برای ناخودآگاه باقی می‌گذارد تا فرمان را در دست بگیرد. در صورت امکان هرروز مدتی را صرف انجام کارهای آگاهانه (برای تغییر ناخودآگاه خود) کنید.

افراد مختلف می‌توانند از طریق تمرین منظم مدیتیشن به ضمیر ناخودآگاه خود نزدیک‌تر شوند. انجام این امر مستلزم شناخت تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه است.

9.   ضمیر ناخودآگاه شما آن دوستی است که در گوش شما زمزمه می‌کند: قبلا زنده ماندی، دوباره زنده خواهی ماند

این ضمیر ناخودآگاه ما است که به ما می‌گوید در صورت مواجهه با یک موقعیت چالش‌برانگیز می‌توانیم این کار را انجام دهیم. همان‌طور که ما زندگی می‌کنیم، ضمیر ناخودآگاه ما در حال جمع‌آوری خاطراتی از زمان‌هایی است که موفق شده‌ایم و آن‌ها را برای استفاده در آینده ذخیره می‌کند. حتی اگر در موقعیت سختی قرار داشته باشید که قبلا هرگز در آن نبوده‌اید، ناخودآگاه شما می‌تواند به شما فشار بیاورد، زیرا زمان‌هایی را به یاد می‌آورد که بر یک مانع جدید غلبه کرده‌اید.

افراد می‌توانند با قرار دادن خود در چالش‌های جدید، اعتمادبه‌نفس ناخودآگاه خود را بیشتر کنند. به همین دلیل، تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه حائز اهمیت است.

10.    ضمیر ناخودآگاه شما به طور مستقل، فکر و استدلال نمی‌کند، از دستوراتی که از ذهن خودآگاه شما دریافت می‌کند اطاعت می‌کند

ضمیر ناخودآگاه بیشتر به حرف مرد بزرگ یعنی ضمیر خودآگاه گوش می‌دهد. ذهن خودآگاه بذرها را می‌کارد و ضمیر ناخودآگاه اجازه می‌دهد تا جوانه بزنند و آزادانه رشد کنند.

این تاثیرپذیری می‌تواند خطرناک باشد، به عنوان مثال شرایطی را در نظر بگیرید که در یک امتحان رد شده باشید، اگر بیش از حد خود را انتقاد و سرزنش کنید، ذهن ناخودآگاه شما را به عنوان یک بازنده متقاعد می‌کند.

یادداشت پایانی در ارتباط با تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه

به طور خلاصه در مورد تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه می‌توان گفت ضمیر خودآگاه هر چیزی است که ما در حال حاضر از آن آگاه هستیم. در حالی که ذهن ناخودآگاه هر چیزی است که ما را به آن چیزی که هستیم تبدیل می‌کند و از آن بی‌خبر هستیم. پس می‌توان گفت که تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه در چیزی‌هایی است که می‌دانیم و تجربه کرده‌ایم اما به خاطر نمی‌آوریم.

ضمیر ناخودآگاه مانند یک هارد دیسک بیولوژیکی است که از کودکی تا حال حاضر ما را ثبت کرده است. این ثبت وقایع حتی شامل زمانی‌هایی است که خواب هستیم. باید اشاره کنیم که ذهن ناخودآگاه وظیفه کنترل کردن کامل بدن در هنگام خواب را بر عهده دارد و رویا دیدن نیز از وظایف آن است.

همچنین تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه در این است که افراد می‌توانند با آگاهی تصمیم بگیرند، اما چیزی در وجودشان مانعی آن‌ها می‌شود، آن چیز همان ضمیر ناخودآگاه است. افراد برای رسیدن به موفقیت‌های بزرگ باید بتوانند به ناخودآگاه خود دسترسی پیدا کنند. این کار باعث افزایش خلاقیت و آرامش افراد می‌شود.

سپاس که تا انتهای مقاله تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه با مجله پزشکی سیوطب همراه بودید. در صورتی که سؤال، انتقاد و پیشنهادی داشتید با ما در ارتباط باشید.

منبع
marisapeer

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا