سندرم بی انگیزگی؛ چرا نسبت به ادامه راه بیمیل میشویم؟
سندرم بی انگیزگی با عناوین مختلفی تعبیر میشود. برخی از افراد آن را به بی تفاوتی یا از دست دادن علاقه در رابطه با موقعیتهای اجتماعی یا عاطفی تعریف میکنند. بی تفاوتی به عنوان فقدان احساس، علاقه یا هرگونه نگرانی خاص در مورد یک موقعیت خاص یا به طور کلی زندگی است.
با این وجود اکثر ما ممکن است در برخی از مقاطع زندگی خود دورههای کوتاهی از بیتفاوتی را تجربه کرده باشیم. این بی تفاوتی ممکن است به حالتهای مختلفی حتی شانه خالی کردن از ناامیدی به نظر برسد. اما در واقع احساس بیتفاوتی یا بی میلی در مفهوم پزشکی یک سندرم طولانیمدت در نظر گرفته میشود که معمولاً با حالات روانی خاصی همراه است. اگر شما هم به صورت مکرر احساس افسردگی و بی انگیزگی را تجربه میکنید همچنان با ادامه این مطلب از مجله پزشکی سیوطب همراه ما باشید.
سندرم بی انگیزگی چیست؟
شاید شما به دنبال یک روش ساده مانند تست بی انگیزگی برای تشخیص این وضعیت در خود باشید. اما در ابتدا اجازه بدهید با بررسی علائم این وضعیت شما را با تعریف بی انگیزگی آشنا کنیم. علائم خاص این نوع اختلال بی تفاوتی شامل موارد زیر میشود:
- فقدان یا سرکوب عاطفه، احساس، نگرانی یا اشتیاق
- فقدان انگیزه برای انجام یا تکمیل هر کاری به صورت شکل ضعیفتری از طفره رفتن
- نداشتن احساس یا هدف اما نه به صورت افسردگی (یعنی بی ارزشی و ناامیدی)
- کندی در انجام کار یا سطح انرژی پایین و منفعل بودن
- جدا شدن از زندگی و اتفاقات شخصی (وضعیت بسیار رایج در زوال عقل)
- بی علاقگی به مراقبت از خود
- کاهش مشارکت در فعالیتهای اجتماعی
طبق گفته سازمان بهداشت جهانی (WHO)، سلامت مطلوب شامل حالتی است که در آن فرد پتانسیل لازم برای رشد فیزیکی، ذهنی و عاطفی را دارا است. در نتیجه بنابر تعاریف WHO افراد بی انگیزه با داشتن این ویژگیها از سلامت مطلوب فاصله دارند.
بی انگیزگی با کاهش عرضه یا بیان عاطفی متفاوت است. در کاهش بیان عاطفی، افراد در بیان احساسات یا عواطف خود شکست میخورند. با این حال، خود احساس به طور ذاتی کاهش نمییابد. بی علاقگی و طفره رفتن، فقدان شدید انگیزه و خلاقیت یا کاهش انگیزه برای انجام یا تکمیل کارها، همگی موارد همپوشان با یکدیگر هستند.
حتی با وجود بی میلی هم؛ چنانچه یک تهدید یا اتفاق واقعی رخ دهد، مردم اغلب رفتار خود را به طور موقت تغییر میدهند. اما در افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و برخی از انواع افسردگی شرایط شایع طفره رفتن وجود دارد که به هیچ وجهی تغییر رفتار در آنها صورت نمیگیرد.
بیشتر بخوانید: بیش فعالی بزرگسالان یا اختلال کم توجهی۱۴ علائم این اختلال عصبی
علت بی انگیزگی؛ آشنایی با عواملی که منجر به بی انگیزگی میشوند
رفتار با انگیزه توسط نواحی مغزی که به طور متقابل به هم مرتبط هستند آغازشده و متعادل میشود. این اعمال شامل شبکهای از لوب فرونتال داخلی و مخطط مغز میشود. اختلال در این ارتباطات میتواند با ایجاد بی تفاوتی و بی میلی در کار همراه باشد. کاهش متابولیسم در جسم مخطط مغز به شدت با افزایش میزان بی تفاوتی همراه است. دوپامین انتقال دهنده عصبی اولیه درگیر در این مدارهای مغزی است و به شدت در تنظیم انگیزه نقش دارد.
پایانههای سلولهای عصبی، که اجسام مخطط بخشی از آن است، در ارائه پاداش یا حرکت نقش دارند. اختلال در هر یک از این شبکهها میتوانند منجر به بیتفاوتی شوند. علت بروز این وضعیت، نوعی ناسازگاری بین انگیزه و پاداش است که منجر به بی میلی به کار یا عدم نگرانی یا احساس پوچی میشود.
بنابراین بی تفاوتی شرایطی طبیعی نیست و در صورت تداوم طولانی مدت باید به عنوان یک نشانه عصبی یا روانپزشکی در نظر گرفته شود. این وضعیت به احتمال زیاد با یک بیماری مغزی زمینهای مرتبط است.
بیشتر بخوانید: اختلال نوشتن؛ تشخیص دیسگرافیا چرا مهم است؟+تمرینات موثر
سایر شرایطی که ممکن است در آنها سندرم بی انگیزگی دیده شود عبارتاند از:
- اختلال استرس پس از سانحه
- کم کاری یا پرکاری تیروئید
- سندرم خستگی مزمن
- بیماری هانتینگتون
- بیماری پیک
- اوتیسم
- ADHD
- مصرف کنندگان زیاد مواد مخدر
بی انگیزگی در افسردگی و اسکیزوفرنی
اغلب افراد بی انگیزگی را با افسردگی و بالعکس اشتباه در نظر میگیرند. بی تفاوتی ممکن است یکی از علائم افسردگی باشد. اما بی میلی به خودی خود شرایط متمایزی محسوب میشود، چرا که افراد بی تفاوت معمولاً علائم بد خلقی طولانی مدت و ناامیدی را نشان نمیدهند.
همانطور که اشاره کردیم، بی انگیزگی ممکن است نشانه مهمتری از بیماریهای تحلیل برنده مغزی نسبت به افسردگی باشد. با این وجود در اغلب موارد بین سه وضعیت بیتفاوتی، افسردگی و زوال عقل همپوشانی وجود دارد.
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب دارای سطوح بالایی از ضعف احساسات و همچنین سطوح بالایی از بی انگیزگی (علائم منفی مشترک با افسردگی) هستند. در هر دو وضعیت اسکیزوفرنی و افسردگی، بیماران تحت درمان اغلب از بی انگیزگی خود آگاه بوده و آن را یکی از علائم اصلی خود بیان میکنند. اما از سوی دیگر، بیماران مبتلا به زوال عقل اغلب از بی تفاوتی خود آگاه نیستند.
بیشتر بخوانید: غمباد یا گلوبوس چیست ؟ آسيب هاي جسمي غم باد ( GLOBUS HYSTERICUS ) و راه های رفع آن !
مبارزه با بی انگیزگی؛ برای رهایی از این بیماری
درمانهای رایج برای افسردگی شامل دستهای از داروهای ضد افسردگی به نام SSRI (مهارکننده بازجذب انتخابی سروتونین) است. اما در واقع به عنوان یک عارضه جانبی ناخواسته این داروها، باعث ایجاد بی انگیزگی در بیماران مبتلا به اشکال خفیفتر افسردگی میشوند.
از آنجایی که بی انگیزگی معمولاً نشانه اصلی افسردگی نیست مطالعات حاکی از آن است که تا 20 درصد از مصرف کنندگان این داروها، بی میلی را تجربه میکنند. اگرچه مکانیسمهای این امر هنوز تا حد زیادی نامشخص است، اما نوسانات دوپامین به واسطه سروتونین در نواحی قشری جلوی مغز ممکن است در چنین مواردی ایجاد کننده بی میلی باشد.
بیشتر بخوانید: تقویت اراده با معرفی ۹ روش ساده و قابل انجام برای ایجاد انگیزه
سندرم بی انگیزگی در بیماری آلزایمر و زوال عقل
بی انگیزگی در افراد مبتلا به زوال عقل بیشتر از افراد مسن سالم است. حدود 50 تا 70 درصد از افراد مبتلا به زوال عقل و تنها 2 تا 5 درصد از افراد مسن سالم دچار بی میلی هستند.
در بیماری آلزایمر این بی انگیزگی به در هم فرورفتگی و پلاکهای بالا، میزان ماده سفید، کاهش جریان خون در نواحی خاص درگیر در بی میلی، از جمله شبکههای فرونتال و زیر قشری نسبت داده میشود. بی تفاوتی نیز معمولاً یکی از اولین علائمی است که در بیماری آلزایمر همراه با کمبود حافظه ظاهر میشود.
مطالعات تصویربرداری عصبی عملکردی نشان داده که بی تفاوتی در بیماران آلزایمر به دلیل کاهش تجزیه و تحلیل گلوکز در قشر مغز است، که تأیید کننده نقش این مناطق در ایجاد بی تفاوتی است. این تغییرات عملکردی و ساختاری در بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون با علائم بی میلی نیز دیده شده است.
بیشتر بخوانید: راه حل های آسان برای از بین بردن ضعف بدن
درمان افسردگی و بی انگیزگی
گاهی اوقات از مهارکنندههای استیل کولین استراز برای مدیریت علائم بیماری آلزایمر استفاده شده، اما به عنوان دارو برای بی انگیزگی محسوب نمیشوند.
البته شواهد نشان داده که چنین داروهایی قادرند در کاهش سطح بی تفاوتی برخی از بیماران زوال عقل موفق باشند. علاوه بر این، درمانهای طبیعیتر مانند عصاره مخصوص جینکو بیلو ممکن است سطح بیعلاقگی را در بیماران آلزایمر کاهش دهد. بایستی به این نکته توجه کرد که ممکن است دارویی برای برخی از بیماران موثر بوده و یا از کارایی لازم برای دیگری برخوردار نباشد. حتی این امکان وجود دارد که داروها به مرور زمان اثربخشی خود را از دست بدهند.
به طور خلاصه، بی تفاوتی حالتی از خلق و خوی بی تفاوتی است که با از دست دادن علاقه، انگیزه یا لذت در فعالیتهای روزمره مشخص میشود.
کلام آخر
سندرم بی انگیزگی به معنای یک فرآیند گذر زندگی سالم به پیری نیست و میتواند به بسیاری از بیماریهای عصبی و روانپزشکی از جمله آلزایمر، پارکینسون و اسکیزوفرنی نسبت داده شود. باوری که وجود دارد این است که مدارهای ناکارآمد مغزی در ایجاد بی انگیزگی افراد نقش دارند.
سوالات متداول در مورد سندروم بی انگیزگی
آیا بی تفاوتی نشانه مشکلات عصبی است؟
بی تفاوتی میتواند نشانهای از مشکلات سلامت روان، بیماری پارکینسون یا بیماری آلزایمر باشد.
آیا اضطراب میتواند باعث سندرم بی انگیزگی شود؟
بله. افراد مضطرب ممکن است به اندازهای بر ترسهای خود متمرکز باشند که نتوانند به سرگرمیها و تعاملات اجتماعی که قبلاً از آنها لذت میبردند علاقه نشان دهند.
آیا بی انگیزگی درمان دارد؟
بی تفاوتی معمولاً با شرایط دیگری همراه است، درمانهای خاص مانند مهارکننده های استیل کولین استراز در آلزایمر ممکن است به بهبود شرایط کمک کنند. با این وجود اثربخشی گزینههایی مانند درمان بی انگیزگی در طب سنتی ممکن است متغیر باشد.